معنی کرنی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کرنی. [ک ُ ن ِ] (اِخ) پی یر. از شعرای نامی فرانسه است. در سال 1606 م. در شهر روئن متولد شد. پدرش خواست او به کار وکالت مشغول شود، اما وی طریق شاعری پیش گرفت و با انتشار آثاری چون ملیت و بیوه زن و کنیز و میدان سلطنتی و مده و سید به اوج شهرت رسید. قطعه ٔ سید از نظر افکار بدیع و سبک تازه چنان مشهور شد که دیر زمانی بر سبیل مثال می گفتند فلان چیز در خوبی چون «سید» است. با انتشار «هراس ها» و «سین نا» قدرت طبع و قریحه ٔ وی به بالاترین مرحله رسید. آخرین شاهکار او قطعه ٔ رودگونه است. کمدی «دروغگوی » وی فتح بابی در نمایشنامه های فکاهی و خنده انگیز و سرمشقی برای مولیر بود. وی در سال 1684 م. درگذشت. (از مجله ٔ آینده ترجمه ٔ نصرﷲ فلسفی سال دوم).

گویش مازندرانی

می خواهی چه کار کنی؟ برای چه می خواهی؟

نام مرتعی واقع در منطقه ی سوادکوه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر