معنی کروموزوم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کروموزوم. [کْرُ / ک ُ رُ م ُ زُم ْ] (فرانسوی، اِ) قطعاتی منظم در داخل هسته ٔ سلولهای گیاهی و جانوری است رشته های کرماتین داخل هسته سلولی در مرحله ٔ اول تقسیم غیرمستقیم به قطعاتی ضخیم و کوتاه و منظم تقسیم می شود که آنها را کروموزوم گویند. شماره ٔ کروموزومهادر حیوانات و گیاهان چندان زیاد نیست و به آسانی شمرده می شود و این شماره در هر جنس گیاه ثابت و مشخص وتغییرناپذیر است. (از گیاه شناسی گل گلاب چ 3 ص 34).

فرهنگ عمید

اجزای رشته‌مانند درون هستۀ سلول‌های گیاهی و جانوری که تعدادشان در هر جانوری ثابت است و حامل ویژگی‌های ارثی هستند،

حل جدول

رشته ژن ها

فرهنگ فارسی هوشیار

هر یک از رشته های درون سلول که بر روی ژنها قرار دارند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر