معنی کرپه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
کرپه. [ک ُ پ َ / پ ِ] (اِ) گیاه بسیار از یک نوع که انبوه و سبز و کوتاه روئیده باشد. دسته ٔ گیاه انبوه بر زمین روئیده. مقابل تنک. (یادداشت مؤلف). || دیر کاشتن در زراعت. مقابل هراکش. کشتی که بعلت کمی آب در دست آخر کاشته می شود. (یادداشت مؤلف). || گیاه که هنوز به بلندی و کمال خودنرسیده باشد. (یادداشت مؤلف). رجوع به کرپا شود.
کرپه. [ک ُ پ َ / پ ِ] (اِ) کرپا. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کرپا در معنی هلندوز شود.
=شبدر
نورس، تازه
(اسم) شبدر: } پیش تیغ تو روز صف دشمن دست چون پیش داس نو کرپا . { (رودکی)