معنی کرپی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
کرپی. [ک َ / ک ِ] (اِ) جوجه تیغی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به جوجه تیغی شود.
کرپی. [ک ُ] (اِ) کوپری در ترکی. پل. جسر. (فرهنگ فارسی معین).
پلی که روی مرداب بسته شود،
پلی که از روی مرداب به دریا متصل گردد،
پل مردابی
مرتع و دره ای در کلرودپی نوشهر
پلی که از روی مرداب بدریا وصل گردد