معنی کشته آب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کشته آب. [ک ِ ت َ / ت ِ] (اِ مرکب) میوه های خشک در آب خیسانده. کشته ٔ تر نهاده مانند آلو و گوجه ٔ برقانی (برغانی) و برگه ٔ هلو و زردآلو و غیره. (یادداشت مؤلف).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر