معنی کشیده قامت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کشیده قامت. [ک َ / ک ِ دَ / دِ م َ] (ص مرکب) بلندبالا. درازاندام. کشیده قد. بلندقد. بلندقامت. رشیق. کشیده اندام. (یادداشت مؤلف):
کشیده قامت و گل روی و مشکبوی وی است
خلیده بینی و چمچاخ و گنده فوز منم.
سوزنی.

فرهنگ فارسی هوشیار

کشیده بالا بلند بالا دراز بالا دراز قامت.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر