معنی کشیدگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
کشیدگی. [ک َ / ک ِ دَ / دِ] (حامص) حالت کشیده. تمدد. کشش. || رنج. دردمندی. || آزردگی. افسردگی. (ناظم الاطباء). || درازی. (یادداشت مؤلف). || انقباض: درد پشت پدید آید بسبب خشکی و کشیدگی عضله های آن موضع. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی).
حل جدول
امتداد،درازا
تمدد
فرهنگ فارسی هوشیار
کشش، رنج، دردمندی، تمدد
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.