معنی کلنل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کلنل. [ک ُ ل ُ ن ِ] (فرانسوی، اِ) کلونل. صاحب منصبی که بریک هنگ فرماندهی کند. سرهنگ. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

(کُ لُ نِ) [فر.] (ص. اِ.) سرهنگ.

فرهنگ عمید

سرهنگ،

حل جدول

سرهنگ فرانسوی

سرهنگ فرنگی

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت اسم) صاحبمنصبی که بر یک هنگ فرماندهی کند سرهنگ.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر