معنی کلهر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
کلهر. [ک َ هَُ] (اِخ) دهی از دهستان برواناست که در بخش ترکمان شهرستان میانه واقع است و 635 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کلهر. [ک َ هَُ] (اِخ) از کوههای رشته جبال پشتکوه است و حد جنوبی کرمانشاهان را تشکیل می دهد. (از جغرافیای غرب ایران ص 29 و 73).
کلهر. [ک َ هَُ] (اِخ) یکی از ایل های کرد است که تقریباً مرکب ازده هزار خانوار است بدین ترتیب: خالدی 2000 خانوار، شیانی 1000 خانوار، سیاسیا 1000 خانوار، کاظم خانی 1000 خانوار، تلش 500 خانوار، خمان 500 خانوار، گرگا 500 خانوار، کله پا 500 خانوار، قوچی 500 خانوار، هارون آبادی 600 خانوار، منصوری 1000 خانوار، کله جوب 300 خانوار، الوندی 100 خانوار، شوان 200 خانوار، ماهیدشتی 150 خانوار، بداغ بیکی 100 خانوار، زینل خانی 50خانوار، شاهینی 40 خانوار. مرکز این ایل گیلان و مسکنشان هارون آباد، شیان، بره شمین و قلعه ٔ شاهین دبر است. دارای مراتع وسیع و معادن ذغال سنگ است و افراد ایل به ترتیب اغنام و احشام می پردازند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 61 و 62).
کلهر. [ک َ هَُ] (اِخ) دهی از دهستان روضه چای است که در بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه واقع است و 212 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کلهر. [ک َ هَُ] (اِخ) میرزا محمدرضا (1245- 1310 هَ. ق.) از خوشنویسان و استادان خط نستعلیق و اصلاً از ایل کرد کلهر کرمانشاهان است. وی پس از گذراندن ایام جوانی نزد میرزامحمد خوانساری شاگرد آقامحمد مهدی طهرانی به آموختن خط پرداخت و سپس به مشق کردن از روی خطوط اصلی استادان قدیم مخصوصاً میرعماد قزوینی مشغول شد و برای دیدن و مشق کردن از روی نمونه های اصیل و خوب خط نستعلیق به قزوین و اصفهان سفر کرد و مدتی بدین ترتیب مشغول مشق و تمرین بود تا در نوشتن خط نستعلیق استاد شد و آوازه ٔ شهرتش به ناصرالدین شاه رسید و ناصرالدین شاه او را به حضور طلبید تا پیش او مشق کند و گاه گاهی از راه تفنن از روی سرمشق های او می نوشت. ناصرالدین شاه دستور داد تا میرزای کلهر در اداره ٔ انطباعات قبول عضویت کند، اما وی از آنجا که مردی بلند همت و آزادمنش بود نپذیرفت و مقرر شد که گاهگاهی برای اداره ٔانطباعات که به سرپرستی صنیعالدوله (اعتمادالسلطنه) اداره می شده کتابت کند و اجرت بگیرد. اما در سال 1300 هَ. ق. در سفر دوم ناصرالدین شاه به خراسان که قرار شده بود روزنامه ای به خط نستعلیق در اردوی ناصرالدین شاه در طی راه با چاپ سنگی بطبع رسد، عضویت اداره ٔ انطباعات را قبول کرد و نوشتن نسخه ٔ اصلی این روزنامه که نام آن را «اردوی همایون » گذاشتند به میرزای کلهر محول گردید. خط «اردوی همایون » که مجموعاً دوازده شماره انتشار یافت از بهترین نمونه های خطوط چاپی اوست. وی در وبای عام طهران که در سال 1309- 1310هَ. ق. اتفاق افتاد به این مرض مبتلا گردید و درگذشت. آنچه از آثار هنری میرزای کلهر بجای مانده غیر ازقطعات و سطوری که در مجموعه های خصوصی مضبوط است تعدادی کتابها و روزنامه هاست که به میل خود یا به تشویق دیگران نوشته و در طهران به چاپ سنگی بطبع رسیده است. فهرست این نوشته ها از این قرار است: 1- قسمت مهم روزنامه ٔ شرف. 2- دوازده شماره ٔ روزنامه ٔ اردوی همایون. 3- سفرنامه ٔ دوم ناصرالدین شاه به خراسان. 4 -کتاب مخزن الانشاء که منتخبی است از منشآت یک عده ازمنشیان، و میرزا خود در انتخاب آنها دخالت داشته است. 5- کتاب فیض الدموع تألیف میرزا ابراهیم نواب طهرانی. 6- کتاب منتخب السلطان که آن را ناصرالدین شاه از اشعار حافظ و سعدی انتخاب کرده است. 7- رساله ٔغدریه. 8- بعضی قسمتها از سفرنامه ٔ کربلای ناصرالدین شاه. 9- نصایح الملوک. 10- مناجات نامه ٔ خواجه عبداﷲ انصاری. 11- قسمتی از یکی از چاپهای کلیات قاآنی که در جوانی نوشته شده است. (از مجله ٔ یادگار، سال اول، شماره ٔ 7). و رجوع به همین مأخذ و تاریخ اجتماعی و اداری دوره ٔ قاجار تألیف عبداﷲ مستوفی شود.
از اقوام ساکن کردستان