معنی کناره گیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
کناره گیر. [ک َ /ک ِ رَ / رِ] (نف مرکب) معتزل. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).که دوری گزیند. که گوشه گیرد و دوری کند.
(~.) (ص فا.) عزلت گزیده.
کسی که از مردم دوری گزیند و گوشهنشینی اختیار کند، کنارهجو،
کرانجی
(صفت) کناره جو، کشتیی که در بار انداز بارگیری کند.