معنی کنترات کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کنترات کردن. [ک ُ ک َ دَ] (مص مرکب) قرارداد بستن: ساختمان بیمارستان را کنترات کرد. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ فارسی هوشیار

تزده کردن (مصدر) قرار داد بستن: ساختمان بیمارستان را کنترات کرد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر