معنی کنخ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کنخ. [ک َ ن َ] (اِ) دوغ خشک شده را گویند که کشک و قروت باشد. (برهان) (آنندراج). مصحف کتخ. (حاشیه ٔبرهان چ معین). کشک و دوغ خشک شده. (ناظم الاطباء).

حل جدول

کشک

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر