کندذهن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
کندذهن. [ک ُ ذِ] (ص مرکب) کودن و کم هوش. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس). دیریاب. دیرفهم. کودن. که درس دیر آموزد. بلید. کورذهن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مغفل. (منتهی الارب). و رجوع به کندذهنی شود.
فرهنگ معین
(کُ. ذِ) (ص مر.) کم هوش، کودن.
فرهنگ عمید
کمهوش، کودن،
حل جدول
کمهوش، دیرفهم
مترادف و متضاد زبان فارسی
بلید، بیوقوف، بیهوش، کندفهم، کودن،
(متضاد) باهوش
پیشنهادات کاربران
خرفت
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.