معنی کندواله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
کندواله. [ک ُ ل َ / ل ِ] (ص) مرد بلندبالای قوی هیکل. (برهان) (فرهنگ رشیدی) (جهانگیری) (آنندراج) (ناظم الاطباء):
چاکرانت به گه رزم و گه بزم بوند
کندواله چو تهمتن چو فلاطون کندا.
شهاب الدین عبداﷲ (از آنندراج).
|| پسر امرد بداندام و زشت و او را کرتله هم می گویند. (برهان). امردقوی جثه که به اصفهان کرتله خوانند. (فرهنگ رشیدی). امرد قوی جثه و آن را کنداواله گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج). امرد بداندام زشت. (ناظم الاطباء). رجوع به کنداواله شود.
(کُ لِ) (ص.) تنومند، درشت هیکل.
جوان تنومند،
درشتاندام،
قویهیکل،
(صفت) قوی هیکل و بلند بالا: چاکرانت بگه رزم و گه بزم بوند کندواله چو تهمتن چو فلاطون کندا. (عبدالله فامی)، امرد درشت اندام.