معنی کنندگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کنندگی. [ک ُ ن َن ْ دَ/ دِ] (حامص) حالت و کیفیت کننده. فاعلیت. (فرهنگ فارسی معین): و اما کننده، نه علتی وی از بهر کنندگی است. (دانشنامه از فرهنگ فارسی ایضاً).

فرهنگ عمید

کننده بودن،

فرهنگ فارسی هوشیار

حالت و کیفیت کننده، فاعلیت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر