جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی کهنه پرست در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کهنه پرست. [ک ُ ن َ / ن ِ پ َ رَ] (نف مرکب) کهنه پرستنده. طرفدار آداب و سنن قدیم. مرتجع. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ عمید

دوستدار اوضاع‌واحوال و آداب قدیم، مرتجع،

حل جدول

امل

مرتجع

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) طرفدار آداب و سنن قدیم مرتجع

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
کهنه پرست: کهنه پرست. [ک ُ ن َ / ن ِ پ َ رَ] (نف مرکب) کهنه پرستنده. طرفدار آداب و سنن قدیم. مرتجع. (فرهنگ فارس... کهنه پرست: دوستدار اوضاع‌واحوال و آداب قدیم، مرتجع، کهنه پرست: امل کهنه پرست: مرتجع کهنه پرست: (صفت) طرفدار آداب و سنن قدیم مرتجع