معنی کودکی کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کودکی کردن. [دَ ک َ دَ] (مص مرکب) چون کودکان رفتار کردن. عادت و رفتاری درخور کودکان داشتن. مناسب شأن طفولیت رفتار کردن. اخلاق و اعمالی درخور سنین کودکی داشتن و ازدستورها و اندرزهای بزرگان پیروی کردن:
در دبیرستان خرسندی نوآموزی هنوز
کودکی کن دم مزن چون مهر داری بر زبان.
خاقانی.
|| نادانی و جهالت کردن. به دستور خرد و آیین مصلحت رفتار نکردن: خداوندان حقیقی شما ماییم، کودکی نکنید و دست از جنگ بکشید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 227). گفت: آمده ام تا جالوت را بکشم. گفتند: کودکی مکن. (قصص الانبیاء ص 148).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر