معنی کوپ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کوپ. (اِ) به معنی کوه باشد که عربان جبل گویند. (برهان) (آنندراج). و به لغت زند و پازند هم کوه را کوپ گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). پهلوی، کوف (کوه)، ایرانی باستان، کئوفا. (حاشیه ٔ برهان چ معین). رجوع به کوه شود. || حصیر گنده را نیز گویند. (برهان) (آنندراج). بوریا و حصیر. (ناظم الاطباء). در لهجه ٔ طبری، حصیر و بوریا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کوب شود. || سبوی کلان. (ناظم الاطباء). کوزه. (جهانگیری). و رجوع به کُپ شود.

کوپ. (اِ) درختی است که در جنگلهای ایران یافته می شود و برگ آن برای تغذیه ٔ گاو است و کوف نیز گفته می شود. (از جغرافیای اقتصادی کیهان).

فرهنگ عمید

برش، قطع،
مقطع،
نوعی مدل مو مخصوص خانم‌ها،

فرهنگ فارسی هوشیار

قطع، برش

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر