معنی کیارش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کیارش. [ک َرَ] (اِخ) نام یکی از چهار پسر کیقباد است. (برهان). نام یکی از چهار پسر کیقباد بوده، و اصل در آن کی آرش است. (آنندراج) (انجمن آرا). از: کی + آرش، در اوستا، کوی ارشن (به معنی کی و شهریار دلیر). (حاشیه ٔ برهان چ معین):
نخستین چو کاوس باآفرین
کی آرش دوم بد، سوم کی پشین.
چهارم کی ارمین کجا بود نام
سپردند گیتی به آرام و کام.
فردوسی (از حاشیه ٔ برهان چ معین).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر