معنی کیسه کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کیسه کردن. [س َ / س ِ ک َ دَ] (مص مرکب) دلاکی کردن. (آنندراج). کیسه کشیدن در حمام. دلاکی کردن. (فرهنگ فارسی معین). کیسه کشیدن. رجوع به کیسه کشیدن شود. || به مجاز، سرزنش کردن، چنانکه گویند: فلانی فلان را آن چنان کیسه کرده که تا حشر چرک در بدنش وجود نخواهد داشت. (آنندراج).

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) کیسه کشیدن در حمام دلاکی کردن، سرزنش کردن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر