جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی کیفرخواست در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کیفرخواست. [ک َ / ک ِ ف َ خوا / خا] (اِ مرکب) (اصطلاح حقوق) ادعانامه ٔ دادستان (مدعی العموم). (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

(~. خا) (اِمر.) ادعانامه دادستان (مدعی العموم).

فرهنگ عمید

ادعانامۀ دادستان،

حل جدول

ادعانامه دادستان

ادعانامه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
کیفرخواست: کیفرخواست. [ک َ / ک ِ ف َ خوا / خا] (اِ مرکب) (اصطلاح حقوق) ادعانامه ٔ دادستان (مدعی العموم). (فرهنگ... کیفرخواست: (~. خا) (اِمر.) ادعانامه دادستان (مدعی العموم). کیفرخواست: ادعانامۀ دادستان، کیفرخواست: ادعانامه دادستان کیفرخواست: ادعانامه