معنی گاو جنگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گاو جنگی. [وِ ج َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) گاو نر که آن را برای جنگیدن تربیت کنند:
کل همچو گاو جنگی هر کس بینه بزنه
در شان کل خدا گفت کلا لینبذن.
اشعری مازندرانی (در باب پهلوان کچل).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.