معنی گای در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گای. (اِخ) مادام سوفی گِه. نویسنده ٔ فرانسوی متولد در پاریس، مادر دلفین گای (مادم دُ ژیراردن) رمانهای جالب توجه و جذابی برای معرفی دیرکتوار و امپراطوری فرانسه نوشته است: لردستل، بدبختیهای عاشقی سعید. (1776- 1852 م.).

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) گاییدن: مدتی بود تا که گای نداشت پسری راست کرد و جای نداشت. (حدیقه)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر