گبه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گبه. [گ َب ْ ب َ / ب ِ] (اِ) شیشه ٔ حجام را گویند که بدان حجامت کند. (برهان) (آنندراج). شاخ حجامت. || خرسک. نوعی قالی که پود دراز دارد.
فرهنگ معین
(گَ بِّ) (اِ.) نوعی گلیم دست باف خاص ایران که نقشه اش از داستانی حکایت می کند.
(~.) (اِ.) شیشه حجام که بدان حجامت کنند، شاخ حجامت.
حل جدول
نوعی قالی درشت بافت عشایری
شاخ حجامت
شاخ حجامت، نوعی قالی درشت بافت عشایری
مترادف و متضاد زبان فارسی
خرسک، فرش، قالی، گلیم
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.