معنی گدابازی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گدابازی. [گ َ / گ ِ] (حامص مرکب) امساک در خرج. خست نمودن. به قدرضرورت خرج نکردن: گدابازی درآوردن. گدابازی کردن.
فرهنگ معین
(~.) (حامص.) کم خرج کردن، در خرج کردن امساک نمودن.
حل جدول
امساک در حج
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.