معنی گذرگاه آب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گذرگاه آب. [گ ُ ذَ هَِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) فرکن. جائی که آب عبور میکند چون جوی آب و مسیل. (فرهنگ اسدی نخجوانی). سوراخ آب. معبر. آب راهه. رجوع به گذرگاه شود.
حل جدول
نشج
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.