معنی گران جنبش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
گران جنبش. [گ ِ جُم ْ ب ِ] (ص مرکب) سخت حرکت. آنکه دیر بجنبد. || دیرپرنده. دیرپرواز. پرنده ای که به کندی بپرد:
شبی تیره چو کوهی زاغ بر سر
گران جنبش چو زاغی کوه بر پر.
نظامی.
آنکه دیر از جا بجنبد، آنکه به کندی حرکت کند: شبی تیره چو کوهی زاغ بر سر / گرانجنبش چو زاغی کوه بر پر (نظامی۲: ۲۵۰)،
آنکه دیر جنبد سخت حرکت، (پرنده) که بکندی پرد دیر پرواز: شب تیره چو کوهی زاغ برسر گران جنبش جو زاغی کوه برپر. (نظامی)