معنی گراور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گراور. [گ ِ وُ] (فرانسوی، اِ) تصویر چیز کنده شده وحکاکی شده. شکل کنده شده. صورت کلیشه شده. نقش. رسم.

فرهنگ معین

قطعه فلزی که برای چاپ تصویر یا دستخط در چاپ مسطح به کار می رود و نخست نوشته یا تصویر را به طریقه ای شبیه چاپ عکس بر روی این قطعه فلز ثبت می کنند، عکس چاپ شده در یک متن. [خوانش: (گِ وُ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

فلزی مسطح از آلیاژ روی که به روشی شبیه چاپ عکس، تصویر مورد نظر را بر روی آن حک می‌کنند،
[مجاز] تصویری که با این روش بر روی کاغذ چاپ شده است،

حل جدول

کلیشه چاپ

فرهنگ فارسی هوشیار

عکس که با دستگاه مخصوص در روی فلز مخصوص عکسبرداری شود جهت چاپ روی کاغذ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر