معنی گرم شکمی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گرم شکمی. [گ َ ش ِ ک َ] (حامص مرکب) شکمخوارگی. اکول بودن: به حرص و گرم شکمی منسوب شوم. (کلیله و دمنه).

فرهنگ معین

(~. ش کَ) (حامص.) پُرخوری، شکم بارگی.

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ پرخواری شکمخوارگی، آز طمع ولع:. . . بحرص و گرم شکمی منسوب شوم.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر