معنی گرو گذاشتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گرو گذاشتن. [گ ِ رَ / رُو گ ُ ت َ] (مص مرکب) چیزی را در گرو نهادن. گرو سپردن. رهن دادن.
حل جدول
راهن
رهن
فرهنگ فارسی هوشیار
چیزی را بعنوان گرو نزد کسی گذاشتن گرو نهادن. یا ریش به گرو گذاشتن. واسطه اجرای عملی شدن با خواهش.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.