معنی گرگ میش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گرگ میش. [گ ُ] (ص مرکب) منافق که ظاهر خوب و باطن بد دارد. (آنندراج):
این عزیزان در لباس گرگ، میشی میکنند
یوسفم یوسف، بسی زین گرگ میشان دیده ام.
سالک یزدی (از آنندراج).

فرهنگ معین

(گُ) (ص مر.) منافق، دورو.

فرهنگ فارسی هوشیار

آنکه ظاهری نیک و باطنی بد دارد منافق: این عزیزان در لباس گرگ میشی میکنند یوسفم یوسف بسی زین گرگ میشان دیده ام. (سالک یزدی) یا گرگ میش شدن (هوا) . تاریک وروشن شدن هوا.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر