معنی گس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
گس. [گ َ] (ص) زمخت. عَفِص. مزه ای چون مزه ٔ مازو وسنجد نارسیده و بهی نارسیده. بعض شراب های انگوری که پوست دهان و گلو را فراهم کشد: پوست انار گس است.
گس. [گ ُ] (اِخ) جزیره ای در آسیای صغیر. رجوع به فهرست ایران باستان شود.
(گَ) (ص.) (عا.) مزه ای که دهان را می بندد.
مزهای که دهان را جمع کند، مثل مزۀ میوۀ نارس،
زمخت،
مزه ای است شبیه به مزه پوست انار.
مزه خرمالو
مزه ای است شبیه به مزه پوست انار، مزه خرمالو
دبش
گردن، توجه کردن، گیسو
میوه نارسیده که دهان را جمع می کند
مزه ای است شبیه به مزه پوست انار.