معنی گوالان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گوالان. [گ ُ] (نف، ق) در حال گوالیدن. مُتَرَعرِع. و رجوع به گوالانیدن و گوالیدن شود.

گوالان. [گ َ] (اِخ) دهی است جزء دهستان زنجانرود بخش مرکزی شهرستان زنجان که در 8 هزارگزی باختری شهرزنجان، کنار راه آهن تبریز به زنجان واقع شده است. هوای آن سرد و سکنه ٔ آن 283 تن است. آب آن از زنجان رود تأمین میشود. محصول آن غلات، برنج و قلمستان و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).

فرهنگ فارسی هوشیار

در حال گوالیدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر