معنی گوش بریده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گوش بریده.[ب ُ دَ / دِ] (ن مف مرکب) بریده گوش. اصلم. اجدع.
فرهنگ فارسی هوشیار
آنکه گوشش را بریده باشند، کر اصم.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.