معنی گوش دریده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گوش دریده. [دَ دَ / دِ] (ن مف مرکب) آنکه گوش او دریده باشد. که گوش او شکافته باشد. که گوش او پاره شده باشد. || (اِ مرکب) دف. (آنندراج). طبلکی که کودکان بدان بازی می کنند. (ناظم الاطباء):
راه زنی می کند گوش دریده از آنک
سیلی بسیار خورد زخم طپانچه چشید.
بدر چاچی (از آنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
آنکه گوش او دریده و پاره شده باشد شکافته گوش، (اسم) طبل کوچک طبلک: راهزنی می کند گوش دریده از آنک سیلی بسیار خورد زخم طپانچه چشید. (بدرچاچی)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.