معنی گیوه باف در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گیوه باف. [گی وَ / وِ] (نف مرکب) آنکه گیوه بافد. آنکه رویه های پاافزاری که نامش گیوه است بافد. بافنده ٔ گیوه.
فرهنگ عمید
کسی که رویۀ گیوه میبافد،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) کسی که گیوه سازد.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.