معنی یرا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

یرا. [ی َ] (اِ) چین و شکنجی را گویند که در اندام آدمی و چیزهای دیگر بهم رسد. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
- یرا گرفتن، درهم کشیده شدن و پژمرده شدن و کوتاه شدن و متقلص شدن و پرچین کردن و پرچین کرده شدن. (ناظم الاطباء). به مرض یرا مبتلا شدن. (یادداشت مؤلف). تکریش. تکعبش. (از منتهی الارب): اقوار؛ یرا گرفتن اندام. تشنن، یرا گرفتن و خشک شدن اندام بر استخوان از پیری. اقفعلال، یرا گرفتن دست. (از منتهی الارب).
- یرا گرفته، متقلص و درهم کشیده شده. (ناظم الاطباء): مُکْنَع؛ مرد درکشیده و یرا گرفته دست. (از منتهی الارب) (از یادداشت مؤلف). رجل مقفعالیدین، مرد ترنجیده و یرا گرفته دست. (از منتهی الارب).

یرا. [ی َ] (حرف ربط) کلمه ٔ تعلیل به معنی زیرا. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

(یَ) (اِ.) چین و شکن.

حل جدول

چین و چروک، چروک پوست

چین، چروک، چروک پوست

چین و چروک پوست

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر