معنی یزنه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
یزنه. [ی َ ن َ / ن ِ] (ترکی، اِ) شوهر خواهر. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری) (از غیاث) (آنندراج) (از انجمن آرا). آیزنه. ظأم. ظأب. شوی خواهر. (یادداشت مؤلف). در تداول امروز آذربایجان به کسر یاء تلفظ شود.
فرهنگ معین
(یَ نِ) (اِ.) آیزنه، شوهر خواهر.
فرهنگ عمید
آیزنه، شوهرخواهر،
حل جدول
شوهر خواهر
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.