معنی یموت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
یموت. [ی َ] (اِخ) نام ایل و طایفه ای است از ترکمانان در مشرق دریای مازندران، چنان که کوکلان. (یادداشت مؤلف).
یموت. [ی َ] (اِخ) ابن المزرع بن موسی بن کیار، مکنی به ابوعبداﷲ. از ادبا بود. (یادداشت مؤلف). یکی از مشاهیر ادبا و خود خواهرزاده ٔ جاحظ مشهور می باشد و در سنه ٔ 304 هَ. ق. درگذشته است. (از قاموس الاعلام ترکی). یموت بن مزرع ادیب در سال 304 هَ. ق. درگذشت. (از فهرست ابن الندیم).
قوم ترکمنی
خواهد مرد: می میرد (جمله فعلی) می میرد خواهد مرد: آتشی کو باد دارد در بروت هم یکی بادی بر او خواند یموت. (مثنوی)