معنی یکی یکدانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

یکی یکدانه. [ی َ / ی ِ ی َ / ی ِ ن َ / ن ِ] (ص مرکب) (اصطلاح عامیانه) فرزند یگانه. فرزند منحصربه فرد.تنها فرزند پدر و مادر. (از فرهنگ لغات عامیانه).

فرهنگ معین

(~. یِ. نِ) (ص.) (عا.) دُردانه، بسیار عزیز. کنایه از: فرزند منحصر به فرد.

حل جدول

ویژگی تک‌پسر تا تک‌دختر، نازپرورده

ویژگی تک پسر یا تک دختر، ناز پرورده

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) شخص (مخصوصا فرزند) منحصربه فرد تنها فرزند پدر و مادر. توضیح شاید بتوان بر سبیل توسع این ترکیب را برای چیز یا خویشان منحصربه فرد نیز بکار برد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر