معنی یک پنجم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
یک پنجم. [ی َ / ی ِ پ َ ج ُ] (اِ مرکب) خُمس. یک جزء از پنج جزء. پنج یک.
حل جدول
خمس
فرهنگ فارسی هوشیار
یک جزء از پنج جزء، خمس عدد کسری یک جز ء از پنجاه جز ء پنجاه یک.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.