معنی یک گاه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

یک گاه. [ی َ / ی ِ] (اِ مرکب) (اصطلاح نرد) خانه ٔ اول نرد که برای برداشتن یک مهره از آن یک خال باید. (یادداشت مؤلف): امیر دو مهره در ششگاه داشت احمد بدیهی دو مهره در یک گاه. (چهارمقاله ٔ عروضی).

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) خانه اول در تخته نرد: احمد بدیهی سه مهره در یک گاه داشت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر