معنی اتحاد‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Alignment, Alliance, Integration, Unification, Union, Unity

فارسی به ترکی

birlik

فارسی به عربی

اتحاد، امر، اندماج، تحالف، رابطه، زواج، فرقه، نمو، اِتِّحادٌ

فارسی به ایتالیایی

alleanza

unione

unità

فارسی به آلمانی

Band (n), Bande (f), Ehe (f), Genossenschaft (f), Gesellschaft (f), Heirat (f), Hochzeit (f), Hochzeit [noun], Kapelle (f), Liga, Verband (m), Verbindung

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر