معنی استوار به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Constant, Decisive, Deep-Set, Endways, Erect, Firm, Fixed, Foursquare, Immovable, Indefatigable, Indefatigably, Indissoluble, Indomitable, Invincible, Iron, Sound, Steady, Sure, Mighty, Rigid, Secure, Solid, Stable, Staunch, Stereo-, Stout, Strong, Substantial, Unfailing

فارسی به عربی

امن (فعل ماض)، بالتاکید، ثابت، شرکه، صامد، صلب، صوت، عنید

فارسی به ایتالیایی

stabile

فارسی به آلمانی

Dröhnen, Einwandfrei, Gehörig, Geräusch (n), Gesund (m), Klingen, Sicher, Sichern

پیشنهادات کاربران

سدید

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر