معنی اشکار به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به عربی

براءه الاختراع، بکاء، جمهور، خارج، سهل، صارخ، ظاهر، عاری، قائمه الشحن، مفتوح، واضح

فارسی به آلمانی

Abisoliert, Allgemein, Aufmachen, Aufschlagen, Aus, Außerhalb, Blank [adjective], Bloß, Einfach, Entblößen, Eröffnen, Erschließen, Heraus hinaus, Heraus, Hinaus, Kahl, Nackt, Notdürftig, Offen, Öffnen, Öffnet, Publikum (n), Scheinbar; anscheinend, Schlicht, Aufklären, Deutlich, Eindeutig, Heiter, Klar, Klären, Löschen, Offensichtlich [adjective]

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر