معنی بدیهی به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Axiomatic, Evident, Necessary, Obvious, Self-Evident, Self-Explanatory, Truism
فارسی به عربی
آنیه، امر حتمی، بدیهی، طبیعی، واضح
فارسی به آلمانی
Alltäglich, Belanglos, Natürlich, Offensichtlich [adjective], Unbefangen, Ungekünstelt, Unverfänglich
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.