معنی بر به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Against, Atop, At, Breast, Fruit, Ob-, Off, On, Onto, Shuffle, Side, Sur-, To, Upon
فارسی به عربی
جزیره، رجل، صدر، ضد، علی، فاکهه
فارسی به آلمانی
Bemannen, Frucht (f), Gegen, Mann (m), Mann, Obst (n), Whitey [noun], Wider
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.