معنی بسنده‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Adequate, Acceptable, All Right, Ample, Competent, Due, Enough, Satisfactory, Sufficient, Working

فارسی به عربی

بما فیه الکفایه، کافی

فارسی به آلمانی

Ausreichend, Genug

پیشنهادات کاربران

کافی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر