معنی بنیادی به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Basic, Earthshaking, Elemental, Elementary, Essential, Fundamental, Institutional, Integral, Intimate, Master, Organic, Pirmary, Prime, Primitive, Principal, Profound, Radical, Rudimentary, Substantial, Substantive, Underlying
فارسی به عربی
اساسی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.