معنی بیشمار به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Infinite

فارسی به عربی

عدید، فلکی، کثیر السکان

فارسی به ایتالیایی

incalcolabile

فارسی به آلمانی

Mehrere, Viele, X-mal [adverb], Zig-mal, Zum x-ten mal [adjective]

پیشنهادات کاربران

متعدد

فراوان، بیمر

بسیار زیاد

بی حساب، غیر بی اندازه، بی حد، بی حساب، بی قیاس، بی نهایت، جزیل، نامتناهی، نامحدود، نامعدودقابل شمارش،

بسیار بینهایت فراوان مهمتر بیقیاس خارج ازحد بی شمار بی حد فراوان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر